تـــــــــــــــرنّم زندگی

گاهی مجبوری تو فضای بغضت بخندی...   دلت بگیره ولی دلگیری نکنی...   شاکی بشی ولی شکایت نکنی...   گریه ات بگیره اما نذاری اشکات سرازیر بشن...   خیلی چیزا رو ببینی اما ندیده اش بگیری...   دلتو بشکنن ولی صدات در نیاد...   گاهی... ...

همدل شدنمون 2 سال و 2 ماه و 2 روزگیت مبارک ...

نمیدانی چطور گیج میشوم وقتی هر چه میگردم و معنیه نگاهت در هیچ فرهنگ لغتی پیدا نمیشود...   بیست و ششمین ماهگرد همدلیمون بر من و تو مبارک عشششقم... ...

سلام دوست جونا و نی نیه نیومدم.   ان شاالله که خوبید.   چهارشنبه و شنبه با شوهری رفتیم خونمونو و یکم تمیزش کردیم.   وااااای که چقدر آشغال زیر کابینتا بود  ،شوهری خوب کار کرد و کلی کمکم کرد.ممنون شوهری   امروز صبح رفتم دانشگاه و برگه ی انتخاب واحدمو گرفتم.19 واحد...   هر روز کلاس دارم.خیلی بد شد.   آموزش قبول نکرد تجدید نظر کنه برا کلاسا ولی ان شاالله با اساتید حرف میزنیم و یکم جمع و جور میکنیم کلاسا رو.   با دو تا از همکلاسیام قرار گذاشته بودم و دیدمشون.   با یکیشون صمصمی ترم و یه اتفاق جالب:ما روزای خواستگاری و بعله برون و آزمایش...

سلام.   این روزا زیاد خوب نیستم...   قرار بود شهریور ماه عروسی بگیریم و بریم سر خونه و زندگیمون،اما بخاطر بعضی مسائل و فوتیایی که داشتیم عروسیمون موند برای عید...   میدونم تا چشم رو هم بذارم این مدتم تمومه اما نامزدیه زیادی هم بده.   قبل ازدواجم میگفتم :دوست دارم یک سال نامزد بمونم و تمام مناسب ها رو تجربه کنم ولی الان سن همدل شدن منو شوهری شده 2 سال و 1 ماه و 25 روز...   یه 7 ماهم بیایم روش...   این نیز بگذرد   ...